حضرت باران
24 شهریور 1402 توسط ریحانه یوسف پور
حضرت باران سلام کویر خشکیده ی جان را یاد تو بارانی است هر دم که نسیم خنک صبحگاهی مرا برای سلامی دوباره می وزد به آرامش نگاهت سبزتر میشوم و آبی تر از باران و آبی تر از طراوت شبنم در دشت لاله های یادت کاش تو را تمنا کنم هر دم هر نفس به یاد تو …. خنک… بیشتر »